جدول جو
جدول جو

معنی قاینی اصفهانی - جستجوی لغت در جدول جو

قاینی اصفهانی
(یِ نی ی)
محمد خلیل (ملاخلیل) بن محمداشرف اصفهانی. وی به سال 1134 هجری قمری پس از رهائی از محاصرۀ افغان در قزوین اقامت کرد. الذریعه آرد: شرح حال وی در تتمیم امل الامل تألیف شیخ عبدالنبی قزوینی بطور مبسوط آمده و مورد ستایش قرار گرفته است. تألیفاتی دارد. او راست: 1- البداء. 2- حاشیۀ شرح اشارات خواجه. 3- شرح حدیث عمران صابی. وی به سال 1136 در قزوین درگذشته و کلمه ’الظهر’ (1136) ماده تاریخ وفات او است. و از این تاریخ معلوم میگردد قول برخی که او را از شاگردان شیخ بهائی متوفی 1031 شمرده اند دور از حقیقت است. (الذریعه ج 3 ص 54 و ج 6 ص 111 و ریحانه الادب ج 3 ص 279)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ یِ اِ فَ)
درویش قاسمی اصفهانی، از اصفهان است. مردی ظریف و عارف و صحبت دیده بود و به مصاحبت امیر نجم به ماوراءالنهر رفت. این مطلع از اوست:
شب می خوردن از فردا بیندیش
که این شب را عجب روزی است در پیش.
(ترجمه مجالس النفائس ص 153)
لغت نامه دهخدا
(اِ فَ)
علی اکبر بن محمدباقر ایجی اصفهانی. از حکیمان و عالمان شیعۀ امامیه بود و بسال 1232 ه. ق. در اصفهان درگذشت. او راست: الرد علی زین الدین احسائی در حکمت و کلام. الرد علی الفادری النصرانی. المورد للشبهات علی دین الاسلام. الرد علی میرزا محمد الاخباری فی انکاره لأساس الاجتهاد. رؤوس مسائل العبادات، رساله ایست. رساله ای در مسائل زکوه و اخماس. رساله ای در مسائل الضعفاء و الشهادات. رساله فی المعراج. زبدهالمعارف. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 773)
لغت نامه دهخدا
(یِ اِ فَ)
آقا سیدرضا، خلف صدق جناب میر فاضل هندوستانی آباء و اجدادش همه سادات عالی درجات و فضلای ستوده حالات بوده اند. والدش میر فاضل به ایران توجه فرموده و در دارالسلطنۀ اصفهان توطن نموده است. شجرۀ سلسلۀ سیادتش به بیست واسطه کمابیش به ابراهیم بن امام موسی الکاظم می پیوندد. سیدرضا پس از تحصیل علوم ظاهری به تصفیۀ نفس و سلوک پرداخته و رشتۀ صحبت از میر و ملوک قطع ساخته، به ریاضت شرعیه و عبادات قلبیه کوشیده و بادۀ ذوق و حال نوشیده، به مراتب عالی فایض شد. گویند از صحبت اهل دنیا رسته و با اصحاب حال پیوسته بود و گاهی فکر شعری مینمود و غزلی یا مثنویی موزون میفرمود. فقیر (رضاقلی هدایت) اشعار او را مرتب و مدون نموده، دیباچه ای مختصر بر دیوان اونگاشته است. (از ریاض العارفین چ سنگی صص 273-274)
لغت نامه دهخدا
اصفهانی، نافعبن عبد الرحمن بن ابی نعیم تابعی، اصفهانی الاصل مدنی الموطن، مکنی به ابورویم یا ابوالحسن یا ابوعبداﷲ یا ابوعبدالرحمن یا ابونعیم، وی بسیار سیاه رنگ و در فن قرائت امام اهل مدینه و رای و قرائت او مورد اعتماد مردم مدینه بوده است، و عثمان بن سعید ورش و عیسی بن میناور قالون از او روایت کنند، و قرائت را از یزید بن قعقاع و ابومیمونه فراگرفته و به سال 159 یا 169 هجری قمری وفات یافت، رجوع به سمعانی و ابن خلکان ج 2 ص 279 و فهرست ابن الندیم ص 42 و ریحانه الادب ج 3 ص 275 شود و نافعبن عبدالرحمن و ابورویم شود
لغت نامه دهخدا